انتصابهای جدید در تمام سطوح مدیریتی رسانه ملی در هر یک از ادوار دقیقا به منظور استفاده بهینه و بیشینه از همه استعدادهای مدیریتی، مهارتی، تخصصی و برنامهسازی و تامین نسبی نیازها و انتظارات مخاطبان انجام میپذیرد و طبعا توفیق یا عدم توفیق ناشی از این انتصابات، به تحقق اهداف آن انتصابات برمیگردد.
پس از پیشگفتار اولیه باید متذکر شوم رسانه ملی باید توسط کسانی نقد و مدح شود که رسانهشناس بوده و بر ساختار تخصصی سازمان مورد نقد، اشرافیت مدیریتی و استیلای کارشناسی داشته باشند، اصطلاحا ما باید به شنیدن و انجام نقد تخصصی عادت کنیم، چرا که نقدهای ژورنالیستی گاهی فرسنگها با واقعیت فاصله داشته و حتی وارونه هستند، به طور مثال ما نمیتوانیم و نباید نقد تکنیک پزشکی را از کسانی بپذیریم که فاقد سواد و تجربه پزشکی هستند.
رسانه ملی دارای چشماندازهای متنوعی است که به بعضی از آنها اشاره میکنم تا کثرت وظایف، حجم کارها و وسعت پردازشها تا حدودی تجسم شود:
۱- شبکههای سراسری و بینالمللی رادیویی و تلویزیونی
۲-معاونتهای ستادی، خدماتی و حرفهای
۳-پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی
۴-مخاطبان عام و خاص داخلی و خارجی اعم از موافق، مخالف و جمعیت خاکستری
۵-مرکز سروش
۶-برنامهسازان، تهیهکنندگان، کارگردانان، نویسندگان، گزارشگران، مجریان، بازیگران، کارشناسان و ...
۷-الگوها و گروههای مرجع
۸-مخربها، مخالفان، منتقدان و …
۹-نهادهای هممأموریت در کار فرهنگی
۱۰-نهادهای ناظر بر عملکرد
۱۱-اینفلوئنسرها و سلبریتیها
۱۲-احزاب و جناحهای سیاسی
۱۳-رسانههای نوشتاری
۱۴-شبکههای ماهوارهای، اجتماعی و مجازی
۱۵-هیاتهای اندیشهورز
۱۶-قوای سهگانه و نهادهای خاص
۱۷-امنیت ملی، منافع ملی، مصالح ملی، عزت ملی، مقاومت ملی، خط قرمزها، باورها، ارزشها و مرزبندیها
۱۸-اقوام ایرانی
۱۹-اقشار صنفی و سنی
۲۰-جنسیتها و تنازع منافع
۲۱-اتفاقات خاص و بزرگ
۲۲-نخبگان و فرهیختگان و چهرهها
۲۳-پدیدههای بزرگ اجتماعی مثل ورزش، بازار، سرگرمیها و …
۲۴-مسائل مثبت و منفی اقتصادی و معیشتی
۲۵-سیاستهای خارجی و دفاعی
۲۶-فرصتها، تهدیدها و آسیبها
۲۷-هویتها اعم از هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت ملی و هویت دینی
۲۸-عدالتها اعم از عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی، عدالت مدیریتی، عدالت قومیتی، عدالت جنسیتی، عدالت صنفی و سایر عدالتها
۲۹-نظام مقدس جمهوری اسلامی، قانون اساسی، ولایت مطلقه فقیه، شهدا و سایر ایثارگران، فرهنگ جهاد و شهادت، دفاع مقدس، دفاع از حرم، دفاع از دستاوردها، دفاع از دین
۳۰-پیشرفتها، خلاقیتها، ابداعات، خودکفاییها، خوداتکاییها
۳۱-تحریمها، محاصرههای اقتصادی
۳۲-راهیان نور، پیادهروی اربعین، یادوارهها و کنگرهها، مقاومت اسلامی
۳۳-اعتراضات، اغتشاشات، اعتصابات
۳۴-انحرافات و اعوجاجات
وقتی بخش معدودی از بسترهای فعالیتی رسانه ملی را فقط تیترخوانی میکنیم، بیشتر درمییابیم که هرگونه یکسویهنگری و تقطیع عملکردها، نقشآفرینی و اثرگذاریهای رسانه ملی، ظلم فاحشی است و از آن طرف هم مدح یکجانبه و سانسور نقدها، مشابه همان ظلمی است که در نقد یکسویه متذکر شدم.
اولین و محوریترین کاری که تیم کنونی آن را به نیکویی انجام داده، تهیه سند تحول رسانه ملی بود که بیتردید، منحصر به فردترین سندی است که تاکنون تدوین شده است، سندی جامعالاطراف و پرمصاف با رسوبات فرهنگی غربگراها که بهخاطر کیفیتگرایی، انصافا آثار منفی ناشی از خروج یکباره و شوکآور سلبریتیها را زدود.
رسانه ملی طی چند دهه پس از دفاع مقدس بهصورت کاملا حسابشده و هماهنگ، علیرغم حضور و حتی مسئولیت نیروهای ارزشی در شبکههای مختلف، تحت سلطه مطلق شاهمهرههای اشتهاریافته و خوشنامشده، یعنی سلبریتیهایی بود که یا نفوذی یا تحت نفوذ فرهنگ غرب بودند و عملا نیروهای ارزشی حتی آنهایی که از بصیرت رسانهای قابل قبولی هم برخوردار بودند، قادر یا حاضر به ایستادن در مقابل سلبریتیهای موجآفرین و مخاطبان تحریکپذیر نبوده و تحمل بدنامیهای ظالمانه ناشی از جوسازی در افکار عمومی و فضای مجازی را نداشتند.
بهطور نمونه باوجود اثبات تمردها و تخلفها، جرأت بهخرج داده و در یک مورد که به همکاری فقط یکی از آنها و آنهم در یکی از شبکهها پایان داده شد، هنوز که هنوز است، حسرت عدم حضورش را به یک خواست همگانی تبدیل کرده و آلودهترین اتهامات و عبارات را فحاشانه و هتاکانه نثار مدیر آن شبکه کرده و میکنند.
جالب این که این جو سنگین آنچنان مهلک است که بهرغم کنارکشیدن رسمی، علنی و هماهنگ سلبریتیهای مذکور از حضور در برنامههای رسانه ملی در جریان اغتشاشات پاییز سال گذشته، باز هم رسانه ملی را متهم به اخراج و پایان دادن به همکاری چهرههای آبرویافته از نظام و رسانه ملی کرده و خواهان دعوت مصرانه رسانه ملی از سلبریتیهایی هستند که بیرحمانهترین توییتها و اظهارات را علیه نظام، امام، رهبری، شهدا، سران قوا و مدیران تأثیرگذار نشر داده و بیان میکردند
سند تحول مثل یک چراغ جادو چند اتفاق بزرگ را برای رسانه ملی رقم زد.
الف ـــ روند غلط سیاستگذاریهای دیکته شده و تقلیدی از شبکههای ماهوارهای را که یکی یکی بر رسانه ملی تحمیل میشد، بازپس گرفت.
ب ـــ حاکمیت سنتی مادامالعمر سلیقههای سلبریتیها را پایان داد.
پ ـــ روند تدریجی، استحاله فرهنگی و هنری و ادبی رسانه ملی را متوقف کرد.
ت ـــ تولید محصولات و آثار فاخر جایگزین تولیدات نازل گیشهای شد.
ث ـــ برای بهبود وضعیت آینده، علاوه بر تصحیح گذشته، هدفگذاریهای هوشمندانهای انجام شد.
ج ـــ از مصرف اخبار دست دوم و روایت دست چندم، خیز بلندی به سمت انجام روایت اول حوادث، اتفاقات و ماجراها برداشته شد و در حال خارج کردن ابتکار عمل انعکاس اخبار ایران از دست ابررسانههای استکباری است.
ح ـــ جوانگرایی و سپردن امور اعم از امور مدیریتی و آنتنها و سایر مسئولیتهای کارشناسی و ارزیابی به جوانان توانمند و پایان دادن به انحصارها و اقتداربخشی به نوآوریها و ابتکارها بهطور محسوس در حال تحقق هستند.
خ ـــ ارائه پیشاپیش شاخصها و انجام بهروز ارزیابیها و پرهیز از اتکای مطلق به عملکردها و نقش آفرینیهای گذشته مدیران و تعیین ضربالاجل برای عملکردهای جدید بر اساس پذیرش ذائقههای متفاوت نسلهای نو.
چ ـــ تقویت قوا و اعتلای نقش برای بازگشت سریع به مرجعیت رسانهای از طریق فعالسازی قرارگاه فرهنگی با مسئولیت رسانه ملی و عضویت دستگاههای فرهنگی و نیز ساماندهی ، حمایت و نظارت بر عملکرد قاطبه کنارکشیدهها از رسانه ملی و کلیه پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی.
د ـــ نجات رسانه ملی از تصور غلط روابط عمومی قوای سهگانه بودن و جایگزینی عنوان تریبون مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران.
ذ ـــ عبور قهرمانانه از تونل وحشت ریزش مخاطب در جریان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و بازگرداندن محسوس مخاطبان گذشته و افزودن به نسل جدید مخاطبان.
ر ـــ پاسخگویی مستمر، مستدل و منطقی به سؤالات، ابهامات، شبهات افکار عمومی و اصحاب رسانه و اقشار تحت فشار رسانهای در فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای و اجتماعی.
ز ـــ انعکاس مستقیم یا با واسطه صدای مردم از طریق آنتنها و ترغیب محترمانه مسئولان به پاسخگویی و پیگیری مورد به مورد خبرها و حقوق و خواستههای قانونی و منطقی مردم.
ژ ـــ پرهیز از دامن زدن به اختلاف جناحها در رسانه ملی و پیدا کردن راهی مستقل برای عملیاتی کردن رهنمودها و تحقق مشی ولایتمدارانه رسانه ملی.
س ـــ توجه به دیدگاهها و تضارب آرای نخبگان و فرهیختگان جامعه از طریق مناظره، مباحثه، مصاحبه و رو در روییهای جدی چهرههای مطرح.
ش ـــ فراخوانی توانمندان متعهد در عرصههای برنامهسازی، اجرا، بازیگری و ... که بهدلیل عدم همراهی با سلبریتیها کم کار شده یا به کنج عزلت رفته بودند.
ش ـــ اصلاح باورهای ناقص یا غلط از برنامهسازیهای دینی و مناسبتهای مذهبی و تغییر رویکرد به برنامههای قرآنی، ماه رمضانی، عاشورایی و اربعینی.
ص ـــ تلاش برای اعتدال بخشی به میزان پوششها اعم از عدالت رسانهای در خصوص شهرها و روستاها، مشاغل، اقشار، اصناف، موضوعات، جنسیتها، قومیتها و مناطق دوردست و محروم.
ض ـــ تلاش برای بازگرداندن هویتهای ملی و دینی به جامعه و افکار عمومی که قربانیان تهاجمهای فرهنگی در فضای مجازی و شبکههای ماهوارههای و اجتماعی بودهاند و پاکسازی محتوایی فضای حاکم بر تولیدات رسانهای در حوزههای برنامه سازی، پلاتوها، دیالوگها، سریالها، فیلمها، مصاحبهها و گزارشها از القائات هویت زدایانه.
رسانه ملی و تبدیل تحریمها به فرصت
دکتر جبلی در شرایطی به ریاست رسانه ملی منصوب شد که جریان تحریم استکباری، با طمأنینه امور داخلی ما را نظارت و رصد میکرد و کمترین تحرک مثبت نظام مدیریتی ما را با تحریمهای فلج کننده هدف قرار داده و با جرأتزدایی از مدیران ارشد و پایینتر، عملا سیاست قفل مطلق را پیگیری میکردند و بهطور نمونه شخص دکتر جبلی را در عرض سه ماه، پنج بار تحریم کرده تا روند تحولخواهی را متوقف کنند.
علتالعلل اعتماد به نفس بالای هیأت حاکمه استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی، بیخبری آنها و مخاطبان جهانیشان از موج فزاینده تولیدات داخلی و نزدیک شدن به فتح قلههای پیشرفت و در اصل بیاثر شدن تحریمها و حتی تغییر رویکرد بسیاری از متحدان سابق آنها و تمایل شدید در پایان دادن به خصومتها و برقراری ارتباطات همهجانبه ازجمله مرابطات اقتصادی بود که متأسفانه انعکاس رسانهای مطلوبی نداشتند.
اما همین که متوجه شدند رسانه ملی با عبور از تحریمهای فنی اروپا و آمریکا و استفاده از فرصتهای جایگزین، توانست بیاثر و خنثی شدن تحریمها را در افکار جهانی ازجمله ناظران سیاسی دنیا ترویج کرده و جا بیندازد، بلافاصله بمباران تحریمها روی شخص ریاست رسانه ملی متمرکز شد اما اثر مهمتر آن وادادن استکبار جهانی در مذاکره با ایران با موضوع تبادل زندانیان بود که سنگینترین تعهدات را پذیرفت.
وقتی رسانه ملی علاوه بر افکار داخلی، افکار جهانی را نیز از محبس ابررسانههای استکباری آزاد سازد و آنها را متوجه اقتدار دفاعی، اقتصادی، فناوری و... ایران اسلامی کند، آنوقت صدور ویزا برای رئیسجمهور و رئیس دفتر تحریم شده و نیز اجازه فرود به هواپیمای تحریم شده در فرودگاه نیویورک و تخصیص اسکورت و حتی گروهی از پلیس مخفی حرفهای برای حفاظت از جان مهمانان ایرانی و اخراج عضو هیأت صهیونیستی از مجمع عمومی که قصد اخلال و بههم زدن سخنرانی رئیسجمهور ما را داشت و دهها اتفاق دیگر ازجمله آزادسازی سریالی پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای مختلف، بههم زدن بساط پادگان دیجیتالی منافقین در آلبانی و عدم اجازه برگزاری میتینگ سالانه به آنها در پاریس، خارج کردن نام سپاه از فهرست تروریستها و... نیز ممکن میشود.
غلبه مدیریت جمعی بر مدیریت فردی در رسانه
یکی از ماندگارترین یادگارهای دکتر جبلی در همین بازه زمانی دوساله، پایان دادن به تصمیمات محدود فردی و باب کردن تجربه و خردجمعی برای اتخاذ تصمیمات بزرگ سازمانی است که متعاقب آن تلاش جمعی را نیز برای تحقق تصمیمها و مصوبهها جا انداخت تا مدیریت تیمی بر مدیریت فردی غلبه یابد.
عدم تعجیل در عزل و نصبها و اجازه ادامه حضور به برخی از مدیران موفق، حاکی از این بود که ایشان، باندی عمل نکرده و فرصت خدمت را از توانمندان نخواهد گرفت و تنها شرط ایشان برای ادامه همکاری، افزایش تحرکات و هماهنگی با هدفگیریهای مصرحه در سند تحول است و از اینرو درخواستها و انتظارات آنچنان واضح و مبرهن است که نیاز به استفاده از فرمولهای پیچیده و خاصی نیست.
در رصد عملکرد دوساله، نکته بارزی به تلألو درآمده است که نمیتوان به آن نپرداخت و آن پرهیز از افراط و تفریط است، یعنی بهطور نمونه انتقاد از مدیران نه آنچنان بیرنگ و کمرنگ و رقیق است که بیاثر باشد و نه آنچنان افراط میشود که منجر به تخریب وجهه یا تخطئه عملکردهای مثبت یک مجموعه مدیریتی شود.
ولایتمحوری در کنار دو سیاست اصولی عدالتمحوری و هویتمحوری، هوشمندانهترین استراتژی رسانه ملی در روزگار هجوم به نقش محوری این جایگاه توسط دشمنان و بدخواهان نظام در جریان مقابله با فتنههای داخلی و خارجی است.
هنر رسانه ملی در فراخوانهای ملی و مذهبی
جو حاکم بر فضای اغتشاشات پاییز سال ۱۴۰۱ به اندازهای سنگین بود که حتی نخبگان، فرهیختگان، سلبریتیها و سیاسیون تجربهدار هم با مشکل مواجه شده و خیلیها واداده و مصلحت خویش را در این دیدند که با اظهارنظری و با حاضر شدن در تجمعی، با اغتشاشگران تحت حمایت ابررسانههای استکباری، اعلام همبستگی کرده و از نظام فاصله گرفته یا حتی موضعگیری کنند.
طبیعی است که در این میان از جمعیت خاکستری انتظار خاصی نمیتوان داشت اما هنر رسانه ملی در این خصوص این بود که با استعانت الهی و منویات رهبری، موفق شد در تمام فراخوانهای سیاسی و مذهبی پس از بحران فوقالاشاره، این جمعیت را به صحنه آورده و لبیکگویی آنها به نظام و رهبری در مراسمی مانند یوما... ۱۳ آبان، شبهای قدر، یوما... ۲۲ بهمن، یوما... روز قدس، جشن غدیر و... را رسانهای کرده، چشمهای بیگانگان و معاندان را از حدقه درآورد.
طوری که به رغم وعدههای تلخ رسانهای، شاهد شکست مفتضحانه آنها در فراخوان سالروز فوت مهسا بودهایم که حتی با اعزام تیمهای تخصصی آشوبگر و تروریست هم نتوانستند کاری از پیش برده و حیثیت نداشتهشان را اعاده کنند و قطعا روند فعالیتی رسانهملی، روند مشارکت مردم در صحنهها را افزایش داده و بیتردید ما در انتخابات اسفندماه حضور حداکثری مردم را به عنوان حماسه حضور جشن خواهیمگرفت.
بازافزایی ظرفیت رسانهملی با اعتلای صداوسیمای مراکز
اتفاق دیگری که در این دوره تحولی شکل گرفت، بازافزایی ظرفیت رسانهملی در استفاده بدون محدودیت از قابلیتهای موجود در استانها و اعتلای جایگاه تولیدات صداوسیمای استانها در شبکههای سراسری بودهاست و از این رو حتی سریالها و برنامهها با ساخت مشترک با استانها همراه شده و در قالب آن توجهات ویژهای به قهرمانان قومی و منطقهای و اساطیر قابل معرفی در سطح ملی شدهاست.
جبلی در مواضع آکنده از سعه صدر، با وجود تکدرخاطرش از همکارانی که در جریان اغتشاشات، به کنج عافیت پناه بردهبودند و به رغم فشارهای داخلی و بیرونی مخالفان، اعلام کرد در صورت اصلاح مواضع متخذه، میتوانند به سازمان برگردند.
باید پذیرفت رسانهملی علاوه بر سطوح همکاران، در سطوح کارشناسان، مهمانان، مخاطبان و نیز ارزیابان، مختلف السلایق و متنوع الطرق بودهاست و جلب رضایت حداکثری برای همه سطوح، کاری ناممکن است و رساندن رسانهملی به مرزهای مرضیالطرفین کار بسیار شاق و دشواری است و باید صبورانهتر تحلیل کرد.
هدفگیری قابل توجه در این دوره دوساله، مردمیتر کردن رسانهملی از طریق نظرخواهیها و هماندیشی با اقشار مختلف از جمله استادان، دانشجویان و بانوان محترم است.
ماموریت سخت رسانهملی برای جذب مخاطبان خاکستری
در فراز پایانی گرچه اذعان داریم که در صورت فقدان تحریمها و زیرپا خالی نکردن سلبریتیها و جا خالی ندادن دوستنماها، قطع یقین وضعیت و جایگاهی بهتر از وضعیت امروز داشتیم، اما نجات رسانهملی از خودفروشی دستهجمعی چهرههای هنری، ورزشی و دانشگاهی و جلوگیری از شکست رسانهای و فرهنگی نظام در فرآیند جنگ شناختی و جنگ ترکیبی از الطاف الهی بود که نصیب رسانهملی شد.
یادمان نرود رسانهملی در این دوره دوساله، همزمان با رسالت ساماندهی درون سازمانی، در جبهه برون سازمانی نیز، سنگینترین وظیفهها و اساسیترین انتظارات و رسالتها را متوجه خود میدید، جذب مخاطب از جمعیت خاکستری و حتی از میان مخالفان، سختترین مأموریت در شرایط بحرانی یعنی آشوبها و اغتشاشات بود که خدا را شکر به خوبی انجام شد.
ناسپاسی از عملکرد رسانهملی در چنین شرایط سختی، نشانه عدم برخورداری از نگرش رسانهای و نگاه غیرتخصصی یا حتی پردازش عنادآمیز به کلیت نظام و از جمله رسانهملی است.
در پایان تأکید میکنم طبعا انتشار فهرست و توضیحات تفصیلی به شکل نمونه ذیل:
ــ اجرای سند تحول
ــ ساماندهی مراکز تولیدی موجود (مرکز سیمافیلم، مرکز صبا) و تشکیل مراکز تولیدی جدید (مرکز سیمرغ، مرکز فیلمنامه، مرکز تولیدات کوتاه)
ــ ایجاد برنامههای جدید با نیروهای مومن انقلابی و وابسته نبودن به سلبریتیها
ــ تغییر پوسته مدیریتی کهنه و جایگزینی مدیران جوان و انقلابی در سطوح بالای مدیریتی
ــ ایجاد کارگروه ۱۲گانه محتوایی و ورود به عرصههای محتوایی خطوط سبز به جای توقف در پشت خطوط قرمز
ــ تدوین سند تحول معاونت توسعه و فناوری رسانه در قالب ۹ راهبرد
ــ راهاندازی زیرساختهای حاکمیتی دیتا سنتر
ــ HD سازی و تکمیل پوشش رادیویی و تلویزیونی در استانها
ــ پوشش پایدار و امن رویدادهای جامجهانی قطر،۲۲ بهمن، راهپیمایی گسترده اربعین
ــ ساماندهی و تبدیل وضعیت بیش از 4000 نیروی انسانی و... به عهده روابط عمومی هر سازمان است، اما نگاه تحلیلی و پردازش راهبردی به عهده همه کسانی است که از درون یا قلمرو بیرونی سازمانی، این تشکیلات عظیم را که بزرگترین سازمان فرهنگی و فرمانده قرارگاه فرهنگی نظام است، رصد میکنند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد